Ahmadinejad is not Iran's President - احمدی نژاد رئیس جمهور ایران نیست - Ahmadinejad n'est pas le Président de l'Iran - Ahmadinejad is niet de president van Iran - Ahmadinedschad ist nicht der iranische Präsident - Ahmadinejad non è il Presidente dell'Iran - Ахмадинежад не президент Ирана - وأحمدي نجاد ليس الرئيس الايراني - 内贾德不是伊朗总统 - अहमदीनेजाद ने ईरान के राष्ट्रपति नहीं है - אחמדינג 'אד הוא לא נשיא איראן - Ahmadinejad bukan Presiden Iran - アハマディネジャドイラン大統領されていません - Ahmadinejad ไม่อิหร่านของประธานาธิบดี - Ахмадінежад не президент Ірану - 아마 디 네 자드이란 대통령이되지 않습니다 - Ahmedinejad İran Cumhurbaşkanı değildir - Ahmadinejad is nie Iran se president - Ахмадинеджад не е Иранският президент - Ahmadinejad ay hindi Iran's Pangulo - Ahmedinedžad nije Iran's President - Ahmadinejad ei ole Iranin presidentin - Ahmadineyad non é o presidente do Irán
۱۳۸۸ تیر ۲۰, شنبه

پیروزی های مردم، بیش ازا دعای اقتدار حکومت است

مردم، احمدی نژاد و رهبر را عملا از صحنه حذف کرده اند
مردم نه تنها به حضور خیابانی نیروهای انتظامی و چماقداران بسیج عادت کرده اند، بلکه بتدریج یا سر به سر آنها می گذارند و یا با آنها بحث خیابانی را شروع کرده اند. اعتماد به نفسی که مردم ایران در جریان انتخابات ریاست جمهوری پیدا کردند و ابتکار عمل هائی که به کار می بندند بی نظیر است. شاید تنها بتوان با سال منجر به انقلاب 1357 آن را مقایسه کرد. نیروهای انتظامی هر روز خجالت زده تر از روز پیش در خیابان ها ظاهر می شوند و جوان تر های بسیج هم که عمدتا از شهرستان های دور دست به تهران آورده شده اند، کم کم تهران گیر شده اند و چشم چران!مردم نسبت به هم مهربان شده اند و احساس همدردی دوباره به جامعه بازگشته است. خبرها را زود به هم می رسانند. با یک بوق، یک فریاد و یا طلب کمک از هر گوشه ای، ناگهان همه توجه مردمی که در حال رفت و آمدند جلب شده و به همه طرف چشم می اندازند. همه منتظر یک فرصت اند.احمدی نژاد منفور ترین فرد در میان مردم است و هرکس، اگر تاکنون کمترین شک و تردیدی هم در باره حمایت او از جانب رهبر داشت، حالا این شک به یقین تبدیل شده است. همین امروز اگر دوباره انتخاباتی برگزار شود، حتی آنهائی که به احمدی نژاد رای داده بودند نیز به او رای نمی دهند. مردم در این دو هفته، با آنکه تلفات دادند و خسارت متحمل شدند، در عوض قدرت خودشان را هم کشف کردند. این قدرت حکومت را فلج کرد و عمق فاصله مردم و حکومت را نشان داد. همین قدرت نمائی مردم شکاف بزرگی را در کل حاکمیت بوجود آورد که خط نگهدار آن فعلا دهها هزار نیروی انتظامی و چماقدار است. از آن جمهوری اسلامی که با رای 99 در صد مردم تشکیل شد، پوست و استخوانی بیش باقی نمانده است. مردم احمدی نژاد را عملا از صحنه خارج کردند، گرچه به زور چماق و تفنگ بر سر بماند. و حالا سئوال اینست که این تفنگ و چماق تا چه وقت می تواند او را حفظ کند؟چماقداران را برای همیشه نمی توان در خیابان ها نگهداشت. درعین حال که به محض اینکه چماقدارها از خیابان ها بروند هر تجمعی می‌تواند به یک حرکت اعتراضی تبدیل شود.دولت چاره ای جز عقب نشینی ندارد اما دیگر دیر است. نه مردم آن را دولت می دانند و نه حاکمیت بیش از این می تواند برای حفظ او هزینه کند. میان طرفداران دولت نیز بزودی شکاف شروع خواهد شد. شکافی که از هم اکنون در مجلس آغاز شده است.دولتی که اگر چماقداران و تفنگ بدستان در خیابان ها نباشند، یک روز هم نمی تواند بر سر کار بماند و حرکت مردم به سمت خیابان پاستور، نه از تاک نشان باقی می گذارد و نه از تاک نشان، دیروز اعلام کرد که مصوبه مجلس در مورد احیای شورای پول را پذیرفته است!پر و بال احمدی نژاد، علیرغم همه پر روئی کم نظیری که دارد شکسته است. آنها هرگز انتظار چنین مقاومتی را از سوی مردم نداشتند. نه رهبر و نه فرماندهان سپاه و نه احمدی نژاد که پیشکار آنهاست. آمار سازی ها، شمارش مضحک آراء در تلویزیون و دروغ پردازی های تلویزیونی هر کدام به نوعی قدرت مردم را به مردم نشان داد. اگر نبود این قدرت به میدان آمده، آنها نه به این نمایش های تلویزیونی محتاج بودند و نه خود کشی در اقیانوسی از دروغ. همه اینها نتیجه قدرت نمائی مردم و به زانو در آمدن حکومت است. احمدی‌نژاد و دار و دسته اش بکلی منزوی شده اند و به همان اندازه که سپاه ضربه اعتمادی در جامعه دید، روحانیونی که خود را با اعتراض مردم همسو کردند اعتبار از کف رفته روحانیت را تا حدودی بازسازی کردند.

0 نظر ثبت شده:

ارسال یک نظر

ارسال به بالاترین Balatarin ارسال به دنباله Donbaleh ارسال به فیس بوک

سایر اخبار را در اینجا بخوانید