فرهنگنامه سبز (52) گزارشگر

ابراهیم نبوی:


گزارشگر( Gozareshgar ): رپورتر. خبرنگاری که در هنگام تحصیل فکر می کرد وقتی کارش را آغاز کرد به گزارش واقعیات خواهد پرداخت. رپورتاژ کننده. کسی که توانایی بالایی دارد که صاف توی دوربین نگاه کند و راست راست دروغ بگوید. رپورتاژ( و. فرانسه). گزارش دهنده. کسی که واقعیات مورد نظر رئیس اش را گزارش می کند و سعی می کند در هنگام گزارش بخندد. خبررسان. یک کارمند روزنامه یا رادیو یا تلویزیون که پسرخاله یا پسرعمه اش جای همه ملت نظر می دهند. کاربرد در جمله: " گزارشگران رجانیوز اعلام کردند که سبزها حضور چندانی در روز قدس نداشتند." کاربرد دوم در جمله: " گزارشگران صدا و سیما حضور تنها چندهزار مخالفان اغتشاشگر را گزارش کردند."، " گزارشگران بی بی سی فارسی اعلام کردند که مراسم چهارشنبه سوری در روز قدس برگزار شد."

گزارشگر قدیمی: " کسی است که سالهاست دروغ می گوید." گزارشگر خلاق: " کسی که دروغ های جذاب می گوید."، گزارشگر آماتور: " کسی که در هنگام دروغ گفتن هنوز سرخ می شود و به همین دلیل صحنه را تکرار می کنند." گزارشگر غیررسمی: " خبرنگاری که قرار است یک بخش از واقعیات را گزارش کند و اگر دستگیر نشود، احتمالا ممنوع الخروج خواهد شد." گزارشگر خارجی: " کسی که بخشی از واقعیت را می بیند، و چون کاچی به از هیچی است، گزارش او را نگاه می کنیم."

روش های علمی گزارشگری تلویزیونی

- برای حفظ بی طرفی بهتر است مصاحبه شونده پاسخ ها را از رو بخواند.
- برای نشان دادن واقعیات خیابان 16 آذر همه خیابانهای تهران است.
- در هنگام دروغ گفتن پلک نزند و دستپاچه نشود.
- در صورت لزوم و برای پیشرفت دامداری کشور، الاغ همان گاو است.
- واقعیت یک چیز این طرفی است نه آن طرفی.
- گزارش داستانی است که رئیس می خواهد بشنود و ببیند.

فرهنگنامه گزارشگر

اغتشاشگر( ملت ایران)، امت شهیدپرور( آنکه لباس شخصی بپوشد)، حضور میلیونی( مسافرت سربازان با اتوبوس)، میلیونها نفر( ده هزار نفر)، اندکی از عوامل دشمن( سه میلیون نفر از مردم)، روز( شب)، ایام الله( روزی که قرار است مردم را کتک بزنند)، هوا آفتابی است( باران شدید می بارد)، من( رئیسم)، نظر شما( نظر ما)، ملت مظلوم فلسطین( دولت زورگوی حماس)، بسیجیان جان برکف( کتک زن های حرفه ای)، سرتاسر خیابان( گوشه ای از پیاده رو)، ملت غیور( موتورسوارهای لباس شخصی)

انواع گزارشگر

تلویزیونی دولتی: می داند، می بیند، ولی دروغ می گوید( کامران نجف زاده)
تلویزیونی غیردولتی: می داند، می بیند، فعلا بیرون رفته است( عادل فردوسی پور)
تلویزیونی بی بی سی: می داند، از دو طرف می بیند، یک طرفش را می گوید( اردلان)
رادیویی: می داند، کسی او را نمی بیند، هر چه دلش خواست می گوید.
بی بی سی چاله میدون: نمی داند، ندیده است، دوست ندارد ببیند( بهزاد بلور)
تلویزیونی صدای آمریکا: چیزهایی از گذشته یادش است، فکر می کند می داند.
تلویزیونی سی ان ان: همه چیز را می بیند، بخشی را می فهمد، یک چیزهایی می گوید( امانپور)